ترانه بنی یعقوب
«آنقدر در کارهای مردها دخالت نکن.عضویت در شورا کار مردهاست نه زنها.چرا میخواهی پایت را توی کفش مردها کنی.»رقیه گزمه 43 ساله که چند روز قبل با 89 رأی عضو شورای روستای سیمون شد این را میگوید.اولین بار نیست که عضو شورای روستایش در جنوب اسلام شهر تهران میشود. اوایل این حرفها را خیلی میشنید اما هیچوقت دلسرد نشد و بالاخره توانست اعتماد بیشتر اهالی را به دست بیاورد.
گزمه هفت فرزند دارد.مجبور است دائم به کودکانش تذکر دهد تا آرام باشند تا او حرفهایش را بزند. فرزند کوچکش را در آغوش میگیرد: «من این بار 89 رأی آوردم دو نفر دیگر مرد هستند. جواد حاج احمد رئیس شورا شد.من تا حالا سه بار عضو شورا بودهام، هر بار هم رأی آوردم این بار اما بیشتر.خانوادهای نبوده که در این سالها مشکل داشته و من بیتوجه از کنارش گذشته باشم اگر زنی سرپرست خانوار بود یا بچه یتیم داشت همیشه کمکش کرده ام.»
خیلیها درسیمون میگویند اگر تلاشهای رقیهگزمه نبود اینجا هنوزهمان منطقه کپری پر گرد و خاک بود.اولین باری را که به روستای سیمون یا بهتربگویم قلعه سیمون رفتهام به خاطر میآورم. شهرک کامیونداران اسلامشهر را که رد میکردی انتهای جادهای خاکی، آلونکهایی را میدیدی که شده بود محل سکونت نزدیک به 200 نفر.یک سکونتگاه غیررسمی.این روزها به جای آن کپرها اما خانههایی سفید میبینی با سقفهای شیروانی قرمز رنگ. گزمه از سال 81 برای تغییر فضای سیمون تلاش کرده، مثل تعدادی دیگر از اهالی. از این جلسه به آن جلسه.جایی نبوده سر نزده و نرفته باشد. تلاشهایی که نگاه نهادهای دولتی، غیردولتی و مردم را جلب واین حاشیه را تبدیل به محلی قابل سکونت کرد.
اهالی تازه در خانههای جدیدشان جاگیرشدهاند و امیدوارند روستایشان تا چند وقت دیگرشکل و شمایل بهتری هم بگیرد با همت اعضای شورای روستا و البته دیگر اهالی. رقیه گزمه هم که به قول اهالی روستای سیمون حسابی سر و زبان دار و زرنگ است.
گزمه بارها در حرفهایش میگوید که با دست خالی کاندیدا شده ورای آورده: «چیزی هم نداشتم خرج کنم.هر چه بوداعتماد اهالی محل به من بوده. اینجا پر از دخترهایی است که ترک تحصیل کردهاند خودت که بهتر میدانی روستای ما مدرسه تا کلاس پنجم دارد. دخترها اغلب خانهنشین میشوند. بعضی پسرها اما میروند «کرک» ادامه تحصیل میدهند. برنامهام این است تا ساخت مدرسه برای دختران را پیگیری کنم. مسجد و خانه بهداشت هم نداریم.همین جا از همه خیران مدرسه ساز میخواهم سری به اینجا بزنند و نگذارند دختران اینجا بیمدرسه بمانند.»
فضای این روزهای روستای سیمون برای من غیر قابل باوراست آیا واقعاً اینجا همان روستایی است که تا چندی پیش پر از خاک و زباله بود.یادم میآید بچهها مقابل آلونکها بازی میکردند، بیشترشان با لباس خاکی. مقابل همه خانهها پرده وصل بود، خبری از در و پیکر نبود اما این روزها همه چیز جور دیگری است.
گزمه میگوید: «اوایل اهالی به اطلاعرسانی هایم اعتراض میکردند مثلاً اگر موش صحرایی و مار داخل آلونکها میآمد خبرمی دادم.فیلم وعکس میگرفتم میفرستادم روزنامهها و ادارات دولتی. میگفتند آخر باعث میشوی همین یک تکه جا را هم از دستمان در بیاورند، اما من کار خودم را میکردم مدام پیگیری میکردم.میگفتم وظیفه من است مشکلات را بگویم. گرگان هم که بودیم همین طور بودم اصلاً یک لحظه زمین نمینشستم.» گزمه هم مثل بقیه زنان روستایش کشاورزی میکند تابستانها بامیه و زمستانها تره فرنگی میکارند: «البته همه ما به بیابان رفتن عادت کردهایم. کشاورزی شغل مقدسی است، اما همه توانش را ندارند. دوست دارم این دوره اگر ممکن باشد برای بعضی از خانمها شغل خانگی درست کنم. کارهایی که در خانه انجام بدهند و دستمزدش را بگیرند و بزنند به زخم زندگیشان.می دانی این خانهها را که ساختند به ما 15 میلیون وام دادند همه از زن و مرد باید تلاش کنند تا پسش بدهند.»
شنیدن صدای زنان، مطالباتشان را افزایش میدهد
محمد جعفری، پژوهشگرشهری که درحاشیههای تهران از جمله منطقه سیمون هم تحقیقاتی داشته درباره نقش زنان در شوراهای روستا میگوید: «زنان با توجه به روحیه خاصی که دارند احتمال اینکه بتوانند نیازهای محل زندگیشان را شناسایی و تشریح کنند خیلی بیشتر است. از دیدگاهی دیگر معتقدم استخوانبندی و ویژگیهای کالبدی شهرها و روستاهای ما خصلتی مردانه دارد و ورود زنان به پارلمان تعدیل کننده چنین ساختاری است. زنان نماینده بهتری از مردان هستند. مشکلات مادری که با کالسکه در معابر قدم برمی دارد را بهتر میفهمند و بنابراین انگیزه و تلاش بیشتری برای رفع موانع در معابرعمومی شهر و روستایشان میکنند.آنها بهتر از مردان با زنان خانوارهای مختلف ارتباط دارند و در نتیجه از مسائل و مشکلات همه اعضای خانواده هم باخبرند.» به گفته او زنان در جامعه ما جزو جمعیت فراموش شدهاند و ورود این افراد از جمعیت فراموش شده صدا و مطالبات آنها را افزایش میدهد. در سیمون دخترکانی را میبینم که پنج کلاس بیشتر درس نخواندهاند همان طور که گزمه برایم گفته، دختری را میبینم که در 13 ساگی باردار است، آیا به همت رقیه گزمه عضو شورای روستا و دیگر اهالی آن سیمون میتواند الگوی کامل کپرزدایی باشد. آیا نوسازی کالبدی منطقه با همت اعضای شورای روستایش به نوسازی اجتماعی آن هم منجر خواهد شد؟
http://www.iran-newspaper.com/newspaper/BlockPrint/184514