حمیده ماحوزی که اکنون مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی است در دورههای دوم و سوم، عضو شورای شهر بوشهر بوده است. او در مقطع دکترای رشته علوم تربیتی با گرایش مدیریت آموزشی تحصیل کرده و متاهل است و چهار فرزند دارد.
چی شد که خواستید عضو شورای شهر بشوید؟ اولین باری که عضو شورا شدید چه چیزی باعث شد که وارد این مسیر بشوید؟
با توجه به این که رشته من مدیریت بوده همیشه موضوع مدیریت شهری برایم جذاب بود و چون همیشه تصور میکردم که خانمها هم خیلی خوب میتوانند در محیط شهری نقش داشته باشند وارد این حوزه شدم و کار را شروع کردم. من در دوره دوم برای اولین بار به شورای شهر بوشهر وارد شدم.
پیش از عضویت در شورا فعالیتهای اجتماعی داشتید؟
من مدرس دانشگاه بودم و هم این که کارهای آموزش خانواده و فعالیتهای آموزشی داشتم ولی فعالیت اجتماعی گسترده نداشتم. البته با هیئت امنای خیرین استان همکاری داشتم و در حوزه کمک به توسعه مدارس آموزش پرورش هم همکاری داشتم.
وقتی تصمیم گرفتید کاندیدای انتخابات شورای شهر شوید واکنش خانوادهتان چی بود؟ تشویقتان میکردند یا میگفتند کار سختی است؟
یکی از مشوقین اصلی من همیشه همسرم بوده و چه زمانی که اشتباهی میکردم یا کار مثبتی انجام میدادم همیشه همراهیام کردهاند. فرزندانم هم الحمدلله همگی همکاری لازم را با من در همه موارد داشتند .
خانم ماحوزی شما وقتی وارد مبارزه انتخاباتی شدید شعار خاصی هم داشتید یا روی نکته خاصی تاکید داشتید؟
شعاری که من روی آن تاکید داشتم و واقعا احساس می کردم برای بانوان بایستی جا در جامعه به نوعی باز بشود و بتوانند این فعالیت داشته باشند. شعارم هم این بود:زن ایرانی، به عشق وطن یک روز اسلحه به دست میگیرد، یک روز قلم و امروز مسئولیت.
در بوشهر میگویند فضا انگار خیلی مردسالار است و خیلی به خانمها روی خوش نشان نمیدهند. شما چطور توانستید بر این فضا غلبه کنید؟
اتفاقا من در دورهای که کاندیدا شدم انتخاب اول مردم بوشهر بودم. فکر میکنم بستگی به افراد دارد که چطور خودشان را در جامعه نشان بدهند و بتوانند ارتباط برقرار کنند. من بوشهری هستم ولی مدتها بود که ساکن بوشهر نبودم. وقتی برگشتم در جامعه بین خیرین و مسجدها و کلاسهای آمادگی جسمانی و جامعه ورزشکاران توانستم با مردم ارتباط اجتماعی برقرار کنم و بیشترین رای را هم بیاورم.
هیچ وقت نشد کسی به خاطر این که شما خانم هستید ناامیدتان کند و بگوید این کارها مناسب خانمها نیست؟
نه. اتفاقا هیچ وقت کسی در این خصوص حرفی به من نزد که احساس کنم ترس به خودم راه بدهم یا فکر کنم نمیتوانم. من به دانشجوهایم هم میگویم که خواستن توانستن است و هر کدام که جرات کنید و قدم در این راه بردارید قطعا پیروز میشوید. خود من در موقعیتهای اجتماعی که قرار گرفتم اصلا چنین مشکلی برایم پیش نیامده است.
شیوه تبلیغاتی شما چه بود؟ پوستر داشتید یا سخنرانی میکردید؟ و آیا از شبکههای اجتماعی استفاده کردید؟
شیوه تبلیغات رایج خب آن زمان فقط پوستر بود. در دوره شورای دوم و سوم کمتر فضای مجازی مطرح بود و تبلیغات من هم به همین صورت پوستر بود. یا این که در مساجد و جاهای دیگر سخنرانی میکردم.
وقتی عضو شورای شهر بودید مشخصا برای خانمها چه کردید؟
من در دوره دوم شورا عضو بودم و با توجه به این که شهری در حاشیه دریا هستیم و در ساحل زندگی میکنیم خیلی روی شنای خانمها تاکید داشتم که فضای مناسبی برای شنای خانمها فراهم شود. در دوره دوم کار این طرح را شروع کنیم و در پایان دوره دوم هم به اتمام رسید و افتتاح شد. کار دیگری که کردم ترویج صنایع دستی بانوان با استفاده از فضاهای شهرداری بود.
مردم چطور با شما تماس میگرفتند و راههای ارتباطی با شما چطور بود؟
بدون اغراق تلفن من به روی همه باز است و واقعا همیشه فکر کردهام به عنوان نماینده مردم باید راه تماس راحت باشد. غیر از جلسات شورا دو روز در هفته در شورا حضور داشتیم و در اتاقی مینشستیم تا اگر مراجعین تماس میگیرند و کاری دارند در دسترس باشیم.
در فضاهای مجازی هم فعالیت دارید؟
الان در این فضاها حضور دارم ولی این دوره عضو شورای شهر نیستم.
فکر میکنید نوع پوششتان و استفاده از رنگ خاصی یا پوشش خاصی از شما تاثیری بر روی انتخابتان داشته و باعث شده رای بیاورید؟
چهره من که عادی است و من هم چادریام ولی رنگهای روشن را دوست دارم. بالاخره من چادری هستم ولی رنگ های روشن رو دوست دارم. بیشتر اوقات رنگ روشن میپوشم، روسری سفید میپوشم، روسری سبز میپوشم. کلا روسریهای رنگی میپوشم.