عضو شورای شهر بابل: خواستم ثابت کنم زن بودن مانع نیست

مرمر فیروزپور که در همه‌ دوره‌های اول تا چهارم عضو شورای شهر بابل بوده در سال چهارم از دوره چهارم به ریاست این شورا رسید. بابل بیش از ۲۶۰ هزار نفر جمعیت دارد و در شمال استان مازندران قرار گرفته است.

خانم فیروزپور با همه پیچ و خم‌های شهر آشنا است. سه روز از هفته در مرکز تحقیقات بهداشت باروری و ناباروری فاطمه‌الزهرا دانشگاه علوم پزشکی بابل کار می‌کند و سه روز دیگر هفته را در شورای شهر فعال است.

او که در یک خانواده پرجمعیت کشاورز به دنیا آمده معتقد است عمده‌ترین مشکل زنان این است که دیده نمی‌شوند و با همه توانمندی‌ها و دانش علمی‌شان، باز هم مورد توجه مدیران برنامه‌ریز قرار نمی‌گیرند.

مرمر فیروزپور می‌گوید وجود این‌همه زنان توانمند و متخصص، به تعداد انگشتان دست هم وزیر، مدیرکل،  فرماندار و شهردار زن نداریم. من فکر می‌کنم اگر فرصت برابر به آنها داده شود، زنان هم می‌توانند شایستگی‌های خود را نشان دهند.

او در این گفت‌وگو درباره تجربه کار و فعالیتش در شورای شهر می‌گوید. 

 

خانم فیروزپور درباره خودتان بگویید درباره تحصیلات‌تان و این‌که چطور شد وارد شورای شهر شدید. 

من اهل بابلم. متولد ۱۳۵۰ و کارشناسی مامایی دارم و در حال حاضر هم دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی هستم.

کی و چطور تصمیم گرفتید وارد شورای شهر شوید؟

در اولین دوره انتخابات شورای شهر من ۲۶ ساله بودم و با توانمندی‌ای که در خودم سراغ داشتم برای این انتخابات ثبت‌نام کردم. هیچ کس باور نکرد. یعنی همه گفتند ول کن این کار تو نیست. تو خیلی جوانی و تازه هم فارغ التحصیل هم شده بودم.  

در واقع ترم آخر دوره کارشناسی‌ام بودکه تصمیم به این کار گرفتم و یکی از مربی‌های من در آنجاخیلی تشویقم کرد و گفت تو از عهده این کار برمی‌آیی و برو ثبت نام بکن و من برخلاف میل همه اعضای خانواده  رفتم و ثبت نام کردم.

و رای آوردید؟

بله من همان سال اول به عنوان نفر پنجم انتخاب شدم و وزارت کشور اعلام کرد که جوان‌ترین منتخب شورای شهر من هستم.  این در کنار رقبای بسیار بنامی بود که در شهرداری و استانداری سابقه داشتند و چهره‌های استانی بودند.

آن موقع متاهل بودید یا مجرد؟

مجرد بودم. بعد ازدواج کردم.

در دوره های دوم و سوم هم  شرکت کردید؟

بله در هر چهار دوره نامزد شدم و عضو شورا بودم. البته در دوره سوم به دلیل مشکلات شخصی که برایم پیش آمده بود یک مقدار از نظر روحی در شرایطی خوبی نبودم ولی مردم خودشان تلاش کردند من مجددا در انتخابات شرکت کنم و با اختلاف چهل تا رای عضو علی البدل شدم و بعد از مدتی یکی از همکاران‌مان که رفتند من عضو اصلی شدم.

وقتی که وارد عرصه انتخابات شدید خیلی جوان بودید وخیلی سابقه فعالیت‌های سیاسی اجتماعی نداشتید، شعارتان چه بود؟

روز اولی که تصمیم گرفتم وارد این کار بشوم عاشق کارهای اجتماعی بودم آن هم به دو دلیل یکی اینکه خواستم ثابت کنم زن بودن مانعی برای فعالیت اجتماعی سیاسی نیست  و نگاه مردم شهرم را هم بسیار مذهبی هستند و هم بسیار بافرهنگ به جنس خودم به زن‌ها تغییر بدهم که ما هم می‌توانیم  با همه اعتقاداتی که داریم کنار آقایان در مسائل  فرهنگی و اجتماعی و سیاسی کار بکنیم و واقعا اولین نگاه من این بود که می‌خواستم کمک کنم به زن‌ها چون در خودم می‌دیدم از بچگی  کارهایی که می‌کردم شاید پسرهای هم سن و سال من هم از عهده‌اش برنمی‌آیند چون در یک خانواده کشاورز بزرگ شده بودم.

یادم است به من گفته بودند حالا که این طور است حداقل برو در انتخابات روستا شرکت کن من گفتم نه من فقط انتخابات شورای شهر شرکت می‌کنم گفتند در بابل به زن‌ها رای نمی‌دهند و واقعا هم در طول چهار دوره من تنها خانم عضو شورا بودم.

این بار خوشبختانه یک خانم دیگر هم که عضو علی‌البدل بود حالا عضو اصلی شورا شده است.

انگیزه دیگرم هم این بود که به جوان‌های هم سن و سال خودم در آن موقع ثابت کنم که ما می‌توانیم در کنار افراد باتجربه کار کنیم و از تجربه‌ آنها استفاده کنیم و پا به پای آنها کار کنیم.

من خودم از افراد باتجربه عضو شورا کار را یاد گرفتم.  خودم پشتکار داشتم و آنها هم به من مسئولیت می‌سپردند. تجربه و اطلاعاتی اگر دارم مدیون اعتمادی است که آنها به من کردند.

خب شما خیلی جوان بودید که عضو شورا شدید آیا در این مدت پیش آمده است که  به خاطر زن بودن شما را باور نداشته باشند و تلاش کرده باشید خودتان را ثابت کنید؟

طبیعتا در دور اول ما یک سری مشکلات داشتیم و من یادم است با همکاران دیگری که در استان مازندران عضو شور بودند جلسه می‌گذاشتیم همه می‌گفتند آقایان با ما همکاری نمی‌کنند یا اصلا ما را ندیده می‌گیرند. اما من اصلا این مشکل را نداشتم به دو دلیل یکی این که اولین کاری که کردم این بود که چون هم خیلی جوان بودم و هم اینکه رشته من اصلا با کار شهری و مدیریت شهری سنخیتی نداشت برای این که کم نیاورم اولین کاری که کردم کتاب قانون شهرداری‌ها را خواندم و از بر شدم.

دومین علتش هم این بودکه خوشبختانه من رئیسی داشتم که واقعا دلم می‌خواهد از او اسم ببرم به اسم حاج اقای شهیدی که ریاست شورا را به عهده داشتند و راه و روش را به من یاد دادند و به من اعتماد کردند و بزرگترین عامل موفقیت من ایشان بودند. هر جا می‌رفتیم می‌گفت خانم فیروزپور شما اول صحبت کنید. و خودم هم خیلی تلاش می‌کردم کمیسیونی که به من واگذار شده بود را کارش را درست انجام بدهم. من خودم خیلی تلاش کردم و مبارزه کردم تا راه را باز کنم برای خانم‌هی دیگر اما متاسفانه حضور خانم‌ها در دوره‌های بعد کم و کم‌تر شد.

شما از نوع خاصی از پوشش استفاده می‌کنید؟ مثلا رنگ خاصی یا مدل خاصی؟

سال هفتاد و هشت که می‌خواستم کاندیدا بشوم دوستانم به من می‌گفتند باید چادر سر کنی. من اصلا چادری نبودم. من گفتم من دوست ندارم دروغ بگویم و دوست دارم همان چیزی که هستم را مردم قبول کنند ولی برای ثبت‌نام که به فرمانداری رفتم به خاطر احترام چادر پوشیدم. پوشش من مانتو و مقنعه است.  

شما بعد از این که عضو شورای شهر شدید به جز کارهای تخصصی‌ای که در این حوزه انجام دادید به طور مشخص برای خانم‌ها هم کار خاصی انجام دادید؟

در همه فعالیت‌های اجتماعی که معطوف به زنان است من پای ثابت آن کارم. اعتقاد قلبی من این بود که بیشترین خدمتی که من به زنان جامعه خودم کردم، نه تنها من کل مدیران زنی که با انتخابات و با اعتماد مردم آمدند این بود که با صداقت کار کردم با شهامت و شجاعت کار کردم با دانش و تجربه کار کردم تازمینه اعتماد به زنان را فراهم کنم .

مردم چطور با شما در تماسند؟ شما از فضا های مجازی استفاده می‌کنید؟

شماره تلفن من را همه دارند چون کارمند بیمارستان هم هستم . یعنی هر کس در شورا من را پیدا نکند می‌داند که در بیمارستان هستم یا حتی خانه هم می‌آیند. یعنی من محدودیتی برای ملاقات مردمی ندارم.

فضای مجازی چطور؟

در فضای مجازی هم هستم. گاهی اوقات در همین فضاها با مردم صحبت می‌کنم. از تلگرام استفاده می‌کنم و درباره مسائل فرهنگی، اجتماعی و محیط زیستی بحث می‌کنیم.

کانال های مختلف هست و عضو گروه های مختلفی هستم که یکی از این گروه‌ها هم مال شوراهای کشور هست، یه گروه مال مدیران ارشد استانی است یه گروه مربوط به مدیریت‌های شهری که خیلی از مدیران ارشد شهرهای بزرگ در آن عضو هستند.

به جز این‌ها نکته خاصی هست که بخواهید بگویید؟

من فقط می‌خواهم بگویم که خانم‌ها خودشان را باور کنند. نمی‌خواهم جسارت کنم ولی صداقت و وجدان کاری و توان کاری ما خانم‌ها در بسیاری از آقایان وجود ندارد.  چون ما یک خصلت مادرانه داریم که این خصلت مادرانه  به ما اجازه نمی‌دهد که خیلی از کارها را انجام بدهیم.  

همین‌طور خانم ها به خاطر طبع مادرانه‌شان و عاطفه‌ای که حاکم بر روح زنان است خیلی کارها را راحت‌تر انجام می‌دهند.  

دلم می‌خواهد کار خانم‌ها را باور کنیم و خودمان به همدیگر کمک کنیم و امیدوارم روزی دست‌کم ده درصد مدیران ارشد استانی شهرستان و کشوری ما زنان باشند و آرزو دارم این روز را ببینم که خانم ها به جایگاه خودشان رسیده‌اند.